زناشویی

چطور از احساس بی‌محبتی در رابطه رهایی یابیم؟ 15 نکته کلیدی

این نکات لزوماً به معنای پایان دادن به رابطه نیستند، بلکه راهکارهایی برای ارتقای کیفیت رابطه و بهبود ارتباط بین شما و شریک زندگی‌تان هستند. با صبر، همدلی و تلاش مستمر، می‌توانید بر این چالش غلبه کنید. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران

  • با شریک زندگی‌تان با صداقت صحبت کنید:

    احساسات خود را به طور واضح و محترمانه با او در میان بگذارید. از جملات “من” استفاده کنید و از سرزنش و اتهام‌زنی خودداری کنید. مثلا به جای گفتن “تو هیچ وقت به من توجه نمی‌کنی”، بگویید “من احساس می‌کنم که در این اواخر کمتر به من توجه شده است. “
  • مرزهای سالم تعیین کنید:

    مرزهای سالم در یک رابطه به معنای تعیین حد و مرزهای مشخص برای رفتار قابل قبول و غیرقابل قبول است. اگر شریک زندگی‌تان از این مرزها عبور می‌کند، قاطعانه و محترمانه به او تذکر دهید.
  • از شریک زندگی‌تان درخواست کنید که نیازهای شما را برآورده کند:

    به طور واضح و مشخص به او بگویید که چه انتظاراتی از او دارید و چگونه می‌توانید با هم برای بهبود رابطه تلاش کنید.
  • روی نقاط قوت رابطه تمرکز کنید:

    به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف و مشکلات، سعی کنید نقاط قوت و جنبه‌های مثبت رابطه را ببینید و به آنها توجه کنید.
  • برای یکدیگر وقت بگذارید:

    زمانی را به طور اختصاصی برای با هم بودن و انجام فعالیت‌های لذت‌بخش اختصاص دهید. این کار می‌تواند به تقویت صمیمیت و احساس نزدیکی بین شما کمک کند.
  • مهارت‌های ارتباطی خود را بهتر کنید:

    یادگیری مهارت‌های ارتباطی مؤثر، مانند گوش دادن فعال، همدلی و ابراز احساسات به شیوه‌ای سالم، می‌تواند به حل اختلافات و بهبود روابط کمک کند.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • به دنبال راه‌هایی برای ابراز محبت باشید:

    راه‌های مختلفی برای ابراز محبت وجود دارد، از جمله کلمات تأیید، وقت گذاشتن با کیفیت، دریافت هدیه، انجام کارهای خدماتی و تماس فیزیکی. سعی کنید زبانی را پیدا کنید که برای شریک زندگی‌تان مؤثرتر است.
  • به خودتان زمان بدهید:

    تغییر الگوهای رفتاری و بهبود رابطه زمان می‌برد. صبور باشید و به خودتان و شریک زندگی‌تان فرصت دهید تا پیشرفت کنید.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • خودمراقبتی را در اولویت قرار دهید:

    به سلامت جسمی و روانی خود اهمیت دهید. به اندازه کافی بخوابید، تغذیه سالم داشته باشید، ورزش کنید و به فعالیت‌هایی که به شما آرامش می‌دهند، وقت بگذارید.
  • گذشته را رها کنید:

    اگر در گذشته اشتباهاتی رخ داده است، سعی کنید آنها را ببخشید و رها کنید. تمرکز بر گذشته می‌تواند مانع از پیشرفت و بهبود رابطه شود.
  • انتظارات واقع‌بینانه داشته باشید:

    هیچ رابطه‌ای کامل نیست. داشتن انتظارات غیرواقع‌بینانه می‌تواند منجر به ناامیدی و احساس نارضایتی شود. سعی کنید انتظارات خود را با واقعیت مطابقت دهید.

اگر بعد از تلاش‌های فراوان باز هم احساس بی‌محبتی می‌کنید، ممکن است لازم باشد به فکر تصمیم‌های سخت‌تری باشید. اما قبل از آن، تمام تلاش خود را برای بهبود رابطه به کار ببندید.

چطور در رابطه از احساس بی‌محبتی رهایی یابیم؟ 15 نکته کلیدی

1. احساسات خود را شناسایی و تصدیق کنید

اولین قدم برای رهایی از احساس بی‌محبتی، شناخت و پذیرش این احساس است. از خود بپرسید دقیقا چه چیزی باعث این حس شده است؟ آیا یک رفتار خاص از طرف مقابل، عدم دریافت توجه کافی، یا انتظارات برآورده نشده؟ به خودتان اجازه دهید این احساسات را تجربه کنید و آنها را سرکوب نکنید. تصدیق کنید که احساس شما معتبر است و شما حق دارید احساس بی‌محبتی کنید. از قضاوت کردن خودتان بپرهیزید. احساسات، واکنش‌های طبیعی به شرایط مختلف هستند و شما نباید خودتان را به خاطر داشتن آنها سرزنش کنید. به جای انکار احساسات، به دنبال ریشه آنها باشید و سعی کنید بفهمید چه عواملی باعث ایجاد این احساس در شما شده‌اند. آگاهی از احساسات، اولین قدم برای تغییر و بهبود وضعیت است.

2. با شریک زندگی خود با صداقت صحبت کنید

مهم‌ترین قدم برای حل این مشکل، گفتگوی با صداقت و سازنده با شریک زندگی‌تان است.احساسات خود را با او در میان بگذارید و توضیح دهید که رفتارش چگونه باعث احساس بی‌محبتی در شما می‌شود.از لحنی آرام و غیراتهامی استفاده کنید.به جای سرزنش کردن، احساسات خود را با بهره‌گیری از جملات “من” بیان کنید.مثلا بگویید: “وقتی [رفتار خاص] را انجام می‌دهی، من احساس [احساس خاص] می‌کنم.” انتظارات خود را به طور واضح بیان کنید.اگر انتظار دارید که شریک زندگی‌تان به شما بیشتر توجه کند، این موضوع را به او بگویید.

به صحبت‌های شریک زندگی‌تان گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.

ممکن است او از احساسات شما آگاه نباشد یا دلیل خاصی برای رفتارش داشته باشد.به دنبال راه حل‌های مشترک باشید.با همکاری یکدیگر، می‌توانید راه‌هایی پیدا کنید که نیازهای هر دوی شما برآورده شود.اگر صحبت کردن به تنهایی برایتان دشوار است، می‌توانید از یک مشاور زوجین کمک بگیرید.

3. انتظارات واقع‌بینانه داشته باشید

بررسی کنید که آیا انتظارات شما از رابطه واقع‌بینانه هستند یا خیر.هیچ رابطه‌ای کامل نیست و همه افراد اشتباه می‌کنند.انتظار نداشته باشید که شریک زندگی‌تان همیشه و در همه حال مطابق با خواسته‌های شما رفتار کند.به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف شریک زندگی‌تان، بر روی نقاط قوت او تمرکز کنید و از ویژگی‌های مثبت او قدردانی کنید.انتظارات خود را با توجه به شرایط و محدودیت‌های رابطه تنظیم کنید.به خودتان یادآوری کنید که هیچ کس نمی‌تواند تمام نیازهای شما را برآورده کند و شما باید برای برآورده کردن برخی از نیازهای خود، مسئولیت‌پذیر باشید.

مقایسه کردن رابطه خود با روابط دیگران، می‌تواند انتظارات غیرواقعی ایجاد کند.

به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت و منحصر به فرد بودن رابطه خود تمرکز کنید.آموختن پذیرش تفاوت‌ها و نواقص، کلید داشتن یک رابطه سالم و پایدار است.

4. به خودتان توجه کنید

یکی از دلایل احساس بی‌محبتی در رابطه، کمبود توجه به خود است.زمانی که تمام تمرکز خود را بر روی شریک زندگی‌تان قرار می‌دهید، ممکن است نیازهای خودتان را فراموش کنید.زمانی را به خود اختصاص دهید و به فعالیت‌هایی که از آنها لذت می‌برید، بپردازید.این فعالیت‌ها می‌تواند شامل ورزش، مطالعه، هنر، موسیقی، یا هر چیز دیگری باشد که به شما احساس خوب می‌دهد.به سلامت جسمی و روانی خود اهمیت دهید.تغذیه مناسب، خواب کافی و ورزش منظم، می‌تواند به بهبود خلق و خو و افزایش اعتماد به نفس شما کمک کند.

برای خودتان اهدافی تعیین کنید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید.

موفقیت در هر زمینه‌ای، می‌تواند حس ارزشمندی و اعتماد به نفس شما را افزایش دهد.به خودتان عشق بورزید و با خودتان مهربان باشید.به خودتان اجازه دهید اشتباه کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.خودمراقبتی، تنها یک راه برای احساس بهتر نیست، بلکه یک ضرورت برای داشتن یک زندگی سالم و رضایت‌بخش است.

5. کیفیت را جایگزین کمیت کنید

به جای تمرکز بر روی مدت زمانی که با شریک زندگی‌تان می‌گذرانید، بر روی کیفیت این زمان تمرکز کنید.حتی اگر وقت کمی برای با هم بودن دارید، سعی کنید این زمان را به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.هنگام با هم بودن، تمام توجه خود را به شریک زندگی‌تان معطوف کنید.تلفن همراه خود را کنار بگذارید و از حواس‌پرتی‌های دیگر دوری کنید.به صحبت‌های شریک زندگی‌تان با دقت گوش دهید و به او نشان دهید که به حرف‌هایش اهمیت می‌دهید.فعالیت‌هایی را با هم انجام دهید که هر دوی شما از آنها لذت می‌برید.

این فعالیت‌ها می‌تواند شامل پیاده‌روی، تماشای فیلم، بازی کردن، یا هر چیز دیگری باشد که به شما امکان می‌دهد با هم وقت بگذرانید و خاطرات خوشی بسازید.

سعی کنید در طول روز با شریک زندگی‌تان تماس بگیرید و به او بگویید که به یادش هستید.یک پیام کوتاه محبت‌آمیز یا یک تماس تلفنی کوتاه، می‌تواند احساس نزدیکی و صمیمیت را افزایش دهد.تلاش کنید هر لحظه با هم بودن را به یک فرصت برای ارتباط و صمیمیت تبدیل کنید.

6. زبان عشق شریک زندگی‌تان را بشناسید

پنج زبان عشق عبارتند از: کلمات تاییدآمیز، وقت گذاشتن با کیفیت، دریافت هدیه، انجام خدمات، و تماس فیزیکی.سعی کنید بفهمید که شریک زندگی‌تان بیشتر به کدام یک از این زبان‌ها واکنش نشان می‌دهد.آیا او از شنیدن تعریف و تمجید خوشحال می‌شود؟آیا دوست دارد با شما وقت بگذراند؟آیا از دریافت هدیه خوشش می‌آید؟آیا از اینکه شما به او کمک می‌کنید، قدردانی می‌کند؟آیا از تماس فیزیکی لذت می‌برد؟هنگامی که زبان عشق شریک زندگی‌تان را شناختید، سعی کنید به این زبان با او صحبت کنید.مثلا اگر زبان عشق او کلمات تاییدآمیز است، به او بگویید که چقدر او را دوست دارید و از ویژگی‌های مثبت او قدردانی کنید.

شناخت زبان عشق خودتان نیز مهم است.

به شریک زندگی‌تان بگویید که شما چگونه دوست دارید عشق را دریافت کنید.ارتباط موثر و درک متقابل، کلید داشتن یک رابطه عاشقانه و پایدار است.بهبود روابط زناشویی

7. به دنبال فعالیت‌های مشترک باشید

انجام فعالیت‌های مشترک، راهی عالی برای تقویت پیوند بین شما و شریک زندگی‌تان است. این فعالیت‌ها می‌تواند شامل ورزش، سفر، آشپزی، تماشای فیلم، یا هر چیز دیگری باشد که هر دوی شما از آن لذت می‌برید. فعالیت‌های مشترک به شما فرصت می‌دهد تا با هم وقت بگذرانید، خاطرات خوشی بسازید و از یکدیگر حمایت کنید. سعی کنید فعالیت‌هایی را انتخاب کنید که به شما امکان می‌دهد با هم صحبت کنید و در مورد افکار و احساسات خود با یکدیگر به اشتراک بگذارید. تنوع در فعالیت‌ها، می‌تواند از خسته کننده شدن رابطه جلوگیری کند.

8. قدردانی خود را ابراز کنید

ابراز قدردانی، یکی از ساده‌ترین و موثرترین راه‌ها برای تقویت رابطه و ایجاد احساس محبت است.به شریک زندگی‌تان نشان دهید که از او و از کارهایی که برای شما انجام می‌دهد، قدردان هستید.به خاطر کارهای کوچک و بزرگی که شریک زندگی‌تان برای شما انجام می‌دهد، از او تشکر کنید.این کار می‌تواند شامل انجام کارهای خانه، حمایت از شما در زمان‌های سخت، یا صرفا حضور در کنار شما باشد.به شریک زندگی‌تان بگویید که از ویژگی‌های مثبت او قدردانی می‌کنید.مثلا می‌توانید به او بگویید که چقدر از مهربانی، صداقت، یا حس شوخ‌طبعی او لذت می‌برید.

قدردانی خود را به صورت کلامی، نوشتاری، یا عملی ابراز کنید.

می‌توانید یک یادداشت محبت‌آمیز برای شریک زندگی‌تان بنویسید، یک هدیه کوچک به او بدهید، یا یک کار خاص برای او انجام دهید.قدردانی، باعث ایجاد احساس مثبت و تقویت پیوند عاطفی بین شما و شریک زندگی‌تان می‌شود.نادیده گرفتن زحمات و تلاش‌های شریک زندگی، می‌تواند باعث ایجاد احساس بی‌ارزشی و بی‌محبتی در او شود.

9. از مشاور کمک بگیرید

اگر با وجود تلاش‌هایتان، هنوز هم احساس بی‌محبتی می‌کنید، ممکن است نیاز داشته باشید که از یک مشاور زوجین کمک بگیرید. یک مشاور می‌تواند به شما و شریک زندگی‌تان کمک کند تا مشکلات ارتباطی خود را حل کنید، الگوهای رفتاری ناسالم را شناسایی کنید، و راه‌هایی برای بهبود رابطه خود پیدا کنید. مشاوره، یک نشانه ضعف نیست، بلکه نشان‌دهنده تعهد شما به حفظ و بهبود رابطه است. یک مشاور می‌تواند فضایی امن و بی‌طرفانه برای شما و شریک زندگی‌تان فراهم کند تا در مورد احساسات و نگرانی‌های خود صحبت کنید. انتخاب یک مشاور مناسب، بسیار مهم است. تحقیق کنید و مشاوری را پیدا کنید که با او احساس راحتی و اعتماد کنید.

10. بخشش را تمرین کنید

کینه و ناراحتی، می‌تواند رابطه را مسموم کند و احساس بی‌محبتی را تشدید کند. بخشش، راهی برای رهایی از این احساسات منفی و التیام زخم‌های عاطفی است. بخشش به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و ناراحتی و اجازه دادن به خودتان برای ادامه دادن است. بخشش به معنای تایید رفتار اشتباه شریک زندگی‌تان نیست، بلکه به معنای انتخاب کردن سلامتی روانی خودتان است. بخشش، یک فرآیند تدریجی است و ممکن است زمان ببرد تا بتوانید کسی را که به شما آسیب رسانده است، ببخشید. سعی کنید دیدگاه شریک زندگی‌تان را درک کنید. ممکن است او دلیلی برای رفتارش داشته باشد که شما از آن آگاه نیستید. اگر بخشش برایتان دشوار است، می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید.

11. مرزهای سالم تعیین کنید

مرزهای سالم می‌تواند شامل موارد زیر باشد: تعیین اینکه چه رفتارهایی برای شما قابل قبول است و چه رفتارهایی قابل قبول نیست، تعیین اینکه چه مقدار زمان و انرژی می‌خواهید به رابطه اختصاص دهید، و تعیین اینکه چه مقدار از اطلاعات شخصی خود را می‌خواهید با شریک زندگی‌تان به اشتراک بگذارید. رابطه زناشویی مرزهای خود را به طور واضح و قاطعانه با شریک زندگی‌تان در میان بگذارید. اگر شریک زندگی‌تان مرزهای شما را نادیده می‌گیرد، قاطعانه از خودتان دفاع کنید. مرزها باید متناسب با نیازهای شما و شرایط رابطه تعیین شوند. آموزش تعیین مرزها و قاطعیت، می‌تواند به شما در این زمینه کمک کند.

12. زمان‌هایی را به تنهایی بگذرانید

زمانی را به فعالیت‌هایی که از آنها لذت می‌برید، بپردازید. این فعالیت‌ها می‌تواند شامل مطالعه، ورزش، پیاده‌روی، یا صرفا استراحت کردن باشد. زمان‌هایی را به تنهایی بگذرانید تا به خودتان یادآوری کنید که چه کسی هستید و چه چیزی برای شما مهم است. تعادل بین زمان با هم بودن و زمان به تنهایی، کلید داشتن یک رابطه سالم و پایدار است.

13. مراقب الگوهای تکراری باشید

گاهی اوقات احساس بی‌محبتی، ناشی از الگوهای تکراری در رابطه است. این الگوها می‌تواند شامل بحث و جدال‌های مکرر، عدم همدلی، یا نادیده گرفتن نیازهای یکدیگر باشد. سعی کنید الگوهای تکراری در رابطه خود را شناسایی کنید. آیا بحث و جدل‌های شما معمولا در مورد یک موضوع خاص است؟ آیا شما و شریک زندگی‌تان همدیگر را درک نمی‌کنید؟ آیا یکی از شما نیازهای دیگری را نادیده می‌گیرد؟ هنگامی که الگوهای تکراری را شناسایی کردید، سعی کنید آنها را تغییر دهید. این کار ممکن است نیاز به تلاش و تعهد از طرف هر دوی شما داشته باشد. اگر تغییر الگوهای تکراری برایتان دشوار است، می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید. آگاهی از الگوها، اولین قدم برای تغییر آنهاست. تلاش برای تغییر الگوهای مخرب، نشان‌دهنده تعهد شما به بهبود رابطه است.

14. از حمایت دیگران بهره‌مند شوید

در زمان‌هایی که احساس بی‌محبتی می‌کنید، باید از حمایت دیگران بهره‌مند شوید. با دوستان، خانواده، یا یک مشاور صحبت کنید و احساسات خود را با آنها در میان بگذارید. حمایت دیگران، به شما انرژی می‌دهد تا برای بهبود رابطه خود تلاش کنید. پذیرش حمایت دیگران، نشان‌دهنده قدرت و شجاعت شماست. انتخاب افرادی که از آنها حمایت می‌گیرید، بسیار مهم است. به دنبال افرادی باشید که شنونده خوبی هستند و می‌توانند شما را درک کنند. حمایت اجتماعی، یکی از عوامل مهم در حفظ سلامت روانی و عاطفی است.

15. در صورت لزوم، رابطه را ترک کنید

اگر با وجود تمام تلاش‌هایتان، هنوز هم احساس بی‌محبتی می‌کنید و رابطه به شما آسیب می‌زند، ممکن است لازم باشد که رابطه را ترک کنید. ترک رابطه، یک تصمیم دشوار است، اما گاهی اوقات بهترین گزینه برای حفظ سلامت روانی و عاطفی شماست. اگر شریک زندگی‌تان به شما احترام نمی‌گذارد، به شما سوء استفاده می‌کند، یا از تغییر کردن امتناع می‌کند، ترک رابطه ممکن است بهترین گزینه باشد. ترک رابطه، پایان دنیا نیست. این یک فرصت برای شروع دوباره و پیدا کردن رابطه‌ای است که در آن احساس شادی و رضایت کنید. قبل از تصمیم‌گیری نهایی، با یک مشاور صحبت کنید و تمام جوانب را در نظر بگیرید. ترک رابطه، نیازمند شجاعت و قدرت است. بعد از ترک رابطه، به خودتان زمان بدهید تا التیام پیدا کنید و به زندگی جدیدتان عادت کنید.

نمایش بیشتر

‫5 دیدگاه ها

  1. اگر همیشه سرزنش کنی و نخواهی ببخشی، انگار خودت هم جلوی محبت رو می گیری.

    وقتی فقط نقاط منفی رو می بینی و مثبت ها رو نادیده می گیری، محبت کم کم خشک می شه.

    انگار دارم با دیوار حرف می زنم این جمله رو زیاد نگو، به جاش بگو چطوری می تونی درکت کنم.

    اگر دست از مقایسه کردن برنداری، همیشه حس کمبود می مونی و محبتی که هست رو نمی بینی.

    خوردن احساست و پنهون کردنش به جای گفتگو، مثل اینه که آتش زیر خاکستر روشن کنی.

    اگر فکر می کنی فقط طرف مقابل باید تلاش کنه و تو نباید تغییری بکنی، رابطه یک طرفه میشه.

    توقع بی جا داشتن مثل اینه که با دست پر توی یک مغازه خالی بری و بخوای جنس بگیری.

    اگر هر روز غر بزنی که محبت نمی گیری ولی خودت هم محبتی نکنی، چه انتظاری داری؟

    بی توجهی به چیزای کوچیک و منتظر معجزه بودن، باعث میشه حتی چیزای خوب رو هم نبینی.

    وقتی حرف می زنی، فقط بلند نشو؛ بشین و واقعا گوش بده، وگرنه حرف زدن فایده نداره.

    فکر نکن با قهر کردن و سکوت کردن طرف مقابل ذره ذره می فهمه مشکل چیه، بیشتر خراب می کنی.

  2. من یه مدت حس می کردم شریکم دیگه مثل قبل بهم محبت نمی کنه و مدام ذهنم درگیر این بود که اشکال از منه یا از اون. بعد یه روز با خودم فکر کردم شاید منم به اندازه کافی محبت نکردم. شروع کردم به گفتن جملات کوچیک محبت آمیز هر روز و انجام کارهای کوچیک دوست داشتنی براش. خیلی زود فهمیدم که محبت مثل یه توپه، هرچی بیشتر پرتابش کنیم بیشتر برمی گرده. حالا رابطه مون پر از گرمیه و می بینم چقدر این کارهای کوچیک تاثیر دارن. 😊

  3. هانیه فرهیختگان گفت:

    وای چقدر این پست به درد بخور بود! من همیشه فکر میکردم مشکل از منه که رابطه مون گاهی سرد میشه، ولی با خوندن این مطلب فهمیدم که باید بیشتر به احساساتم توجه کنم و با همسرم راحت تر حرف بزنم. یه مدت فکر میکردم هر چی بیشتر وقت بذاریم بهتره، ولی حالا میفهمم کیفیت مهم تره از کمیت… راستی میشه یه مطلب هم بنویسید درباره اینکه چطور بدون دعوا و قهر با همسرم در مورد نیازهام حرف بزنم؟ من همیشه میترسم طرف مقابل ناراحت بشه و آخرش همه چی تو دلم میمونه یه چیزایی هم از زبان عشق شنیدم ولی درست نمیفهمم چطور باید فهمید طرف مقابل چه زبانی رو دوست داره… خوشحال میشم راهنمایی کنید!

  4. گاهی اوقات درک نکردن زبان عشق طرف مقابل می تواند یک رابطه را به کابوس تبدیل کند. من در رابطه قبلی ام ماه ها فکر می کردم توجه نکردن همسرم به من نشانه بی علاقگی است تا اینکه متوجه شدم زبان عشق او خدمت کردن است نه کلمات محبت آمیز.

    برخی انتظار دارند تغییرات یک شبه اتفاق بیفتد در حالی که بهبود رابطه مثل رشد یک گیاه نیاز به آبیاری مداوم دارد. من سه ماه طول کشید تا یاد گرفتم چطور خواسته هایم را بدون سرزنش مطرح کنم و این فرآیند عجله بردار نیست.

    تعیین مرزهای عاطفی کار پیچیده ای است که به درک متقابل نیاز دارد. اشتباه من این بود که یا مرزهایم را خیلی سفت تعیین می کردم یا کلا نادیده می گرفتم که هر دو به رابطه آسیب زد. این تعادل هنر یک رابطه سالم است.

    مقایسه رابطه با دیگران مثل خوردن زهر تدریجی است. دوره ای بود که مدام زندگی دوستانم را با رابطه خودم مقایسه می کردم و همین باعث می شد نقاط قوت رابطه ام را نبینم. الان فهمیده ام هر رابطه ای مختصات خودش را دارد.

    من قبلا تصور می کردم مشاوره فقط برای روابط در حال فروپاشی است تا اینکه یک جلسه آزمایشی رفتیم و فهمیدیم چقدر می تواند در پیشگیری از مشکلات مفید باشد. این نگاه اشتباه را خیلی ها دارند.

    احساس بی محبتی گاهی از یک سوءتفاوت ساده شروع می شود. در مورد من بخاطر یک شوخی بی مزه که طرف مقابل متوجه نشد، چند هفته در خودم فرو رفتم تا بالاخره شجاعت بیانش را پیدا کردم.

    مطالب سایت شما به اندازه ای علمی و عمیق است که بعد از خواندن این مطلب، بقیه مقالات را هم بررسی کردم. تحلیل شما از موضوع احساس بی محبتی، بسیاری از زوایای پنهان این مسئله را روشن می کند.

  5. احساس نادیده گرفته شدن در روابط یکی از چالش های اساسی زوج هاست که ریشه در مسایل عمیق تری دارد. ما در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده ایم که حجم زیادی از این مشکلات ناشی از تفاوت در سبک های دلبستگی است. افرادی با دلبستگی اضطرابی بیش از دیگران چنین احساسی را تجربه می کنند. در مرکز مشاوره خود نمونه های متعددی دیدم که صرفا با تمرین همدلی فعال بهبود یافتند. سطح کیفیت رابطه بستگی زیادی به خلق فضای امن عاطفی دارد.

    جالب است که یکی از جنبه های مهمی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد مفهوم دلبستگی اجتنابی است. بسیاری از افرادی که احساس بی محبتی می کنند در واقع با کسانی رابطه دارند که این سبک دلبستگی را دارند. چند ماه پیش زوجی داشتیم که مشکل اصلی شان همین عدم تطابق در الگوهای دلبستگی بود. این عدم تطابق سبب می شود یک طرف مدام احساس کمبود توجه کند.

    در آنالیز ارتباطات زوجین مشاهده کردیم که الگوهای دفاعی نقش مهمی در این مشکل ایفا می کنند. یکی از مخرب ترین الگوها پاسخگویی تدافعی به احساسات شریک زندگی است. برای مثال فردی که عادت دارد به جای گوش دادن واقعی به شریکش، بلافاصله شروع به توضیح و توجیه می کند. این رفتارها یک چرخه معیوب ایجاد می کند که هر دو طرف را درگیر می کند.

    مساله بعدی که در روابط دیده می شود نقص در سیستم پاداش دهی مغز است. وقتی فرد احساس درک نشدن می کند، قسمتی از مغز که مسئول پردازش درد است فعال می شود. این دقیقا همان مکانیسمی است که در احساس درد فیزیکی فعال می شود. این یافته های عصب شناسی نشان می دهد چرا این احساس تا این حد عمیق و آزاردهنده است.

    وقتی به مطالعات جدید نگاه می کنیم می بینیم که دوره های اولیه رابطه نقش تعیین کننده ای در این مشکل دارد. بسیاری از زوج ها ماه های اول را در حالتی شبیه به اعتیاد عاطفی می گذرانند. این سطح شدید از توجه و هماهنگی مغزی به مرور فروکش می کند. اما این تغییر طبیعی نباید با بی محبتی اشتباه گرفته شود. شناخت این روند می تواند از سوءتفاهم های بعدی جلوگیری کند.

    در پروژه های تحقیقاتی اخیر به این نتیجه رسیدیم که تمرین قدردانی روزانه به شیوه سیستماتیک می تواند تاثیرات عمیقی داشته باشد. فهرست کردن سه ویژگی مثبت شریک زندگی هر روز صبح به مدت چهل روز می تواند نگرش را کاملا تغییر دهد. مطالعات نشان می دهد این کار باعث تقویت مسیرهای عصبی مثبت در مغز می شود. اینهمه مطلب ارزشمند در این سایت نشان می دهد چقدر روی کیفیت محتوای ارائه شده کار شده است.

پاسخ دادن به حسین لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا