چرا گاهی احساس میکنیم که طرف مقابل به ما توجه نمیکند؟
آیا تا به حال این احساس ناخوشایند را تجربه کردهاید که در یک رابطه، چه دوستانه، چه خانوادگی و چه عاطفی، نادیده گرفته میشوید؟ این احساس که حرفهایتان شنیده نمیشود، نیازهایتان دیده نمیشود و حضورتان برای طرف مقابل اهمیتی ندارد، میتواند بسیار آزاردهنده باشد. اما چرا این اتفاق میافتد؟ عوامل متعددی در این موضوع دخیل هستند که در ادامه به بررسی 18 مورد از آنها میپردازیم:
- ✅
عدم تطابق سبکهای ارتباطی:
هر فرد سبک خاصی برای برقراری ارتباط دارد. ممکن است شما نیاز به توجه کلامی داشته باشید در حالی که طرف مقابل با عمل نشان میدهد که به شما اهمیت میدهد. - ✅
مشغلههای ذهنی طرف مقابل:
ممکن است طرف مقابل درگیر مسائل و چالشهای شخصی باشد و به همین دلیل نتواند به اندازه کافی به شما توجه کند. - ✅
مهارتهای ارتباطی ضعیف:
برخی افراد به طور ذاتی در برقراری ارتباط مؤثر و نشان دادن توجه ضعیف هستند. - ✅
کمبود وقت:
زمان کافی برای گذراندن با هم و ایجاد ارتباط عمیقتر وجود ندارد. - ✅
انتظارات غیر واقعبینانه:
ممکن است انتظارات شما از میزان توجهی که طرف مقابل باید به شما نشان دهد، واقعبینانه نباشد. - ✅
تفاوت در اولویتها:
اولویتهای شما و طرف مقابل ممکن است با هم متفاوت باشد. مثلا شما به گذراندن وقت با هم اهمیت میدهید در حالی که طرف مقابل به پیشرفت شغلی خود اهمیت بیشتری میدهد. - ✅
مشکلات و تعارضات حل نشده:
وجود مشکلات و تعارضات حل نشده در رابطه میتواند منجر به دوری و بیتوجهی شود. - ✅
عدم بیان نیازها:
شما نیازهای خود را به طور واضح و مستقیم به طرف مقابل بیان نمیکنید و انتظار دارید او خودش متوجه شود. - ✅
ترس از صمیمیت:
طرف مقابل ممکن است از صمیمیت و نزدیکی عاطفی ترس داشته باشد و به همین دلیل از برقراری ارتباط عمیقتر اجتناب کند. - ✅
خودخواهی و خودمحوری:
طرف مقابل تنها به نیازها و خواستههای خود توجه میکند و به نیازهای شما اهمیتی نمیدهد. - ✅
تغییر در احساسات:
ممکن است احساسات طرف مقابل نسبت به شما تغییر کرده باشد. - ✅
استفاده بیش از حد از تکنولوژی:
استفاده بیش از حد از گوشی موبایل و شبکههای اجتماعی میتواند باعث کاهش توجه به اطرافیان شود. - ✅
مشکلات روحی و روانی:
وجود مشکلات روحی و روانی مانند افسردگی یا اضطراب میتواند بر توانایی فرد در برقراری ارتباط مؤثر تأثیر بگذارد. - ✅
سوء تفاهم:
سوء تفاهم در برداشت از رفتارها و گفتارها میتواند منجر به این حس شود که طرف مقابل به شما توجه نمیکند. - ✅
عدم قدردانی:
احساس میکنید زحمات و تلاشهای شما دیده نمیشود و قدردانی نمیشود.

1. درک متفاوت از توجه
هر فرد درک متفاوتی از “توجه” دارد. آنچه شما به عنوان توجه تلقی میکنید، ممکن است برای دیگری عادی باشد و یا به اندازه کافی به نظر نرسد.
این تفاوت در انتظارات میتواند منجر به سوءتفاهم شود. مثلا شاید شما انتظار داشته باشید که فرد مقابل هر روز با شما تماس بگیرد، در حالی که او فکر میکند هفتهای یک بار کافی است.
در نظر گرفتن تفاوت های فردی در ابراز علاقه و توجه میتواند در بهبود روابط بسیار موثر باشد.
اگر توجه مورد نظر خود را دریافت نمی کنید، شاید لازم باشد خواسته های خود را به طور واضح بیان کنید.
درک این نکته که همه افراد به یک شکل توجه نشان نمی دهند، کلیدی برای مدیریت انتظارات است.
به جای تمرکز بر آنچه دریافت نمی کنید، به آنچه که طرف مقابل ارائه می دهد توجه کنید.
2. مشغلههای ذهنی و زندگی
گاهی اوقات افراد به دلیل مشغلههای ذهنی زیاد، استرس کاری یا مسائل شخصی نمیتوانند تمام تمرکز خود را روی شما بگذارند.
این بدان معنا نیست که شما برای آنها مهم نیستید، بلکه به این معناست که ظرفیت ذهنی آنها محدود شده است.
سعی کنید با همدلی به شرایط آنها نگاه کنید و درک کنید که همه ما در مقاطعی از زندگی با چالشهایی روبرو هستیم.


به جای قضاوت کردن، سعی کنید درک کنید که آنها ممکن است در حال مبارزه با چیزی باشند که شما از آن آگاه نیستید.
مشکلات سلامت روان میتواند بر رفتار و توانایی برقراری ارتباط تاثیر بگذارد.
حمایت از سلامت روان طرف مقابل، نشان دهنده تعهد شما به رابطه است.
8. سبک دلبستگی ناایمن
سبک دلبستگی ناایمن، که در دوران کودکی شکل میگیرد، میتواند بر نحوه ارتباط افراد با دیگران در بزرگسالی تأثیر بگذارد. افراد با سبک دلبستگی ناایمن ممکن است در ابراز عشق، اعتماد و صمیمیت مشکل داشته باشند.
این میتواند منجر به احساس عدم توجه در روابط شود، زیرا آنها ممکن است به طور ناخودآگاه از صمیمیت دوری کنند یا به دنبال تأیید دائمی باشند.
شناخت سبک دلبستگی خود و طرف مقابل میتواند به درک بهتر رفتارها و نیازهای عاطفی کمک کند.
درمان میتواند به افراد با سبک دلبستگی ناایمن کمک کند تا الگوهای رفتاری خود را تغییر دهند و روابط سالمتری برقرار کنند.
سبک دلبستگی ناایمن میتواند ریشه در تجربیات دوران کودکی داشته باشد.
شناخت سبک دلبستگی، گامی مهم در خودشناسی و بهبود روابط است.
درمان میتواند به افراد کمک کند تا سبک دلبستگی ایمن تری را توسعه دهند.
9. خستگی و فرسودگی عاطفی
خستگی و فرسودگی عاطفی میتواند باعث شود که افراد نتوانند به درستی به دیگران توجه کنند. این وضعیت ناشی از استرس مزمن، کار زیاد، یا درگیریهای عاطفی طولانیمدت است.
افراد فرسوده ممکن است احساس بیحسی، بیعلاقگی و عدم توانایی در همدلی کنند.
در این موارد، استراحت، مراقبت از خود، و کاهش استرس میتواند به بهبود وضعیت کمک کند.
خستگی عاطفی میتواند بر توانایی همدلی و توجه به دیگران تاثیر بگذارد.
استراحت و مراقبت از خود برای بازیابی انرژی عاطفی ضروری است.

شناخت علائم فرسودگی عاطفی و اقدام به موقع میتواند از بروز مشکلات جدی تر جلوگیری کند.
10. تفاوت در زبان عشق
گری چاپمن در کتاب “پنج زبان عشق” مطرح میکند که هر فرد به یکی از پنج روش اصلی عشق را دریافت و ابراز میکند: کلمات تأییدآمیز، وقت با کیفیت، دریافت هدایا، اعمال خدماتی و تماس فیزیکی.
اگر زبان عشق شما و طرف مقابل متفاوت باشد، ممکن است احساس کنید که به شما توجه نمیشود، حتی اگر او در حال ابراز عشق به زبان خود باشد.
به جای انتقاد کردن، سعی کنید یاد بگیرید که چگونه به زبان عشق طرف مقابل صحبت کنید.
زبان عشق نحوه ابراز و دریافت عشق را مشخص می کند.
شناخت زبان عشق یکدیگر میتواند به بهبود ارتباط و رضایت در رابطه کمک کند.
تلاش برای صحبت به زبان عشق طرف مقابل، نشان دهنده تعهد شما به رابطه است.
11. الگوهای ارتباطی ناسالم
الگوهای ارتباطی ناسالم مانند انتقاد، سرزنش، سکوت، یا اجتناب میتوانند منجر به احساس عدم توجه و دوری عاطفی شوند.
این الگوها میتوانند به تدریج اعتماد و صمیمیت را از بین ببرند و باعث شوند که افراد احساس کنند دیده و شنیده نمیشوند.
شناسایی و تغییر این الگوها نیازمند آگاهی، تلاش و تمایل به تغییر از هر دو طرف است.
الگوهای ارتباطی ناسالم میتواند به مرور زمان به رابطه آسیب برساند.
شناخت و تغییر این الگوها نیازمند تلاش و تعهد از هر دو طرف است.
مشاوره میتواند ابزارهای لازم برای ایجاد ارتباط سالم تر را فراهم کند.
12. تجربیات آسیبزا
تجربیات آسیبزا در گذشته میتوانند بر نحوه ارتباط افراد با دیگران در حال حاضر تأثیر بگذارند. افراد آسیبدیده ممکن است در اعتماد، صمیمیت و ابراز احساسات مشکل داشته باشند.
این میتواند منجر به احساس عدم توجه در روابط شود، زیرا آنها ممکن است به طور ناخودآگاه از برقراری ارتباط عمیق با دیگران دوری کنند.
درمان میتواند به افراد کمک کند تا با تجربیات آسیبزای خود کنار بیایند و الگوهای رفتاری سالمتری را توسعه دهند.
تجربیات آسیب زا میتواند بر توانایی برقراری ارتباط سالم تاثیر بگذارد.
درمان میتواند به افراد کمک کند تا با تاثیرات آسیب کنار بیایند و روابط سالم تری برقرار کنند.
صبوری و همدلی در قبال افراد آسیب دیده بسیار مهم است.
13. تاثیر شبکههای اجتماعی
استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی میتواند منجر به احساس عدم توجه در روابط شود. وقتی افراد بیشتر وقت خود را صرف گشت و گذار در فضای مجازی میکنند، ممکن است زمان و انرژی کمتری برای ارتباط با افراد واقعی در زندگی خود داشته باشند.
مقایسه زندگی خود با دیگران در شبکههای اجتماعی نیز میتواند منجر به احساس نارضایتی و کمبود شود.
سعی کنید زمان بهرهگیری از شبکههای اجتماعی را محدود کنید و بیشتر وقت خود را با افرادی که برایتان مهم هستند بگذرانید.
شبکه های اجتماعی میتوانند حواس پرتی ایجاد کرده و زمان و توجه کمتری برای روابط واقعی باقی بگذارند.
مقایسه زندگی خود با دیگران در شبکه های اجتماعی میتواند منجر به احساس نارضایتی شود.
ایجاد تعادل بین دنیای مجازی و واقعی برای حفظ روابط سالم ضروری است.
14. مقایسه روابط با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران میتواند منجر به احساس نارضایتی و کمبود شود. هر رابطه منحصر به فرد است و الگوها و پویاییهای خاص خود را دارد.
به جای تلاش برای شبیه شدن به روابط دیگران، سعی کنید رابطه خود را بر اساس ارزشها و نیازهای خودتان بسازید.
مقایسه روابط با دیگران میتواند منجر به احساس نارضایتی و غیرواقعی شود.
هر رابطه منحصر به فرد است و پویایی خاص خود را دارد.
تمرکز بر نقاط قوت رابطه خود و قدردانی از آنچه دارید، مهم است.
15. انتظارات غیر واقعی
داشتن انتظارات غیر واقعی از یک رابطه میتواند منجر به احساس عدم توجه و ناامیدی شود. هیچکس نمیتواند تمام نیازهای شما را به طور کامل برآورده کند.
به جای انتظار کامل بودن، سعی کنید انتظارات خود را با واقعیت تطبیق دهید و بپذیرید که هر فرد دارای نقاط قوت و ضعف خود است.
انتظارات غیر واقعی میتواند منجر به ناامیدی و احساس عدم توجه شود.
هیچ کس نمی تواند تمام نیازهای شما را به طور کامل برآورده کند.
تطبیق انتظارات با واقعیت و پذیرش نقاط قوت و ضعف طرف مقابل مهم است.
16. فقدان قدردانی
فقدان قدردانی در یک رابطه میتواند منجر به احساس عدم توجه و بیارزشی شود. وقتی افراد احساس میکنند که زحمات و تلاشهایشان نادیده گرفته میشود، ممکن است دلسرد شوند و انگیزه خود را برای ادامه رابطه از دست بدهند.
سعی کنید به طور منظم از طرف مقابل قدردانی کنید و به او نشان دهید که چقدر برایتان مهم است. یک تشکر ساده، یک تعریف صمیمانه، یا یک هدیه کوچک میتواند تاثیر بزرگی داشته باشد.
قدردانی و تشکر از طرف مقابل میتواند تاثیر بسزایی در بهبود رابطه داشته باشد.
ابراز قدردانی میتواند به طرف مقابل نشان دهد که چقدر برایتان ارزشمند است.
فقدان قدردانی میتواند منجر به احساس بی ارزشی و دلسردی در رابطه شود.
17. عدم همدلی
عدم همدلی، یعنی ناتوانی در درک و سهیم شدن در احساسات طرف مقابل، میتواند منجر به احساس عدم توجه شود. وقتی افراد احساس میکنند که درک نمیشوند، ممکن است احساس تنهایی و دوری کنند.
سعی کنید خود را جای طرف مقابل بگذارید و از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید. به احساسات او توجه کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید.
همدلی کلید ایجاد ارتباط عمیق و صمیمانه با دیگران است.
عدم همدلی میتواند منجر به احساس تنهایی و دوری عاطفی در رابطه شود.
تلاش برای درک احساسات طرف مقابل و سهیم شدن در آنها میتواند رابطه را تقویت کند.
18. مشکلات حل نشده گذشته
مشکلات حل نشده گذشته در یک رابطه میتوانند همچنان بر روابط فعلی تأثیر بگذارند و منجر به احساس عدم توجه شوند. این مسائل میتوانند به صورت ناخودآگاه بر رفتارها، احساسات و انتظارات افراد تأثیر بگذارند.
مشکلات حل نشده گذشته میتوانند بر روابط فعلی تاثیر بگذارند.
صحبت کردن در مورد این مشکلات و تلاش برای یافتن راه حل میتواند به بهبود رابطه کمک کند.
نادیده گرفتن مشکلات گذشته میتواند منجر به تکرار الگوهای منفی در رابطه شود.







دیدن این جور احساس نادیده گرفته شدن تو روابط واقعا دردناکه… من خودم سال پیش با همین حس مدت ها درگیر بودم تا بالاخره پی بردم اختلاف زبان عشق ما دوتا علتشه. اون بیشتر با کمک های عملی محبتش رو نشون میداد 🛠️ ولی من کلام محبت آمیز می خواستم 🗣️.
حالا که چند ساله در زمینه مشاوره رابطه فعالیت دارم، یه چیز جالب دیدم: خیلی وقتا این مشکل بخاطر یه جور کوری عاطفیه که طرف مقابل اصلا متوجه نیست چی کم گذاشته. مثل وقتی که کسی از صبح تا شب سرش تو کاره و نمی فهمه چقدر اطرافیان براش مهمن.
یه بار یکی مراجعه کننده داشتم که فکر می کرد همسرش اصلا بهش اهمیت نمیده، بعد که باهم صحبت کردیم فهمیدیم اون خانم خستگی شدید عصبی داشته و واقعا توان عاطفی برقراری ارتباط رو نداشته.
چیزی که یاد گرفتم اینه که گاهی باید یه قدم به عقب برداشت و دید چیزی که به نظر بی توجهی میاد، شاید یه جور درخواست کمک باشه یا نشونه خستگی… مثل زمان هایی که خودم انقدر غرق پروژه های کاری می شدم که متوجه نبودم چقدر از اطرافیان فاصله گرفتم. 😓
دیدن رابطه مثل حلقه های یه زنجیره است… اگر یه حلقه ضعیف بشه، کل زنجیر می پاشه. ولی تقریبا همیشه راهی برای وصل کردن دوباره وجود داره… البته اگر دو طرف بخوان.
در طول سال ها فعالیت در زمینه مشاوره روابط، متوجه شدم یکی از دلایل اصلی احساس بی توجهی، تفاوت در نحوه ابراز عواطف است. بعضی افراد محبت را با عمل نشان می دهند اما طرف مقابل انتظار کلمات محبت آمیز دارد. وقتی طرفین زبان عشق یکدیگر را نشناسند، سوءتفاهم ها آغاز می شود. یاد گرفتم قبل از قضاوت، بهتر است بپرسم طرف مقابل چطور دوست دارد محبت ببیند.
خیلی ها فکر می کنند مشکل از طرف مقابل است اما گاهی خودمان هم در ایجاد این احساس نقش داریم. یک تجربه جالب داشتم؛ خانمی شکایت می کرد همسرش به او توجه نمی کند درحالی که هر روز غذای مورد علاقه اش را آماده می کرد. وقتی علت را پرسیدم، گفت چون هیچوقت از کارهایش تشکر نمی کند. سوال کردم آیا تو هم از زحمات او تشکر می کنی؟ سکوت کرد. گاهی ما هم در چرخه بی توجهی نقش داریم.
موبایل و فضای مجازی هم این روزها به معضل بزرگی تبدیل شده. خانواده ای را می شناسم که شام را کنار هم می خورند اما هرکس در موبایل خودش غرق است. این تصور که همیشه وقت داریم باعث شده لحظات ارزشمند را از دست بدهیم. پیشنهاد می کنم زمان هایی را مشخص کنید که همه دستگاه ها خاموش باشد و فقط به هم توجه کنید. این کار معجزه می کند.
یکی از چیزهایی که همیشه در روابط اذیتم کرده، همون لحظه ایه که حس می کنی طرف مقابل اصلا توی دنیای خودشه و انگار برایش مهم نیستی. یادمه یه مدت با دوستم مدام دعوامون می شد چون فکر می کردم عمدا منو نادیده می گیره، ولی بعد فهمیدم واقعا سرش شلوغه و ذهنش درگیر مسائل خودشه.
یه اشتباهی که خیلی از ما مرتکب می شیم اینه که فکر می کنیم طرف مقابل باید دقیقا مثل ما رفتار کنه. مثلا من دوستی داشتم که عشق زبان بدن و تماس فیزیکیه، ولی من آدمی هستم که با کلمات راحت ترم. همین تفاوت باعث سوءتفاهم های زیادی شد تا بالاخره فهمیدیم نباید انتظار داشته باشیم یکی مثل خودمون رفتار کنه.
مسئله دیگه اینه که بعضی وقتا آدما اصلا متوجه نیستن که دارن نادیده می گیرن. یه بار توی جمع خانواده مون متوجه شدم مدام حرف یکی از اعضا رو قطع می کردیم و نمی ذاشتیم حرفش رو تموم کنه. این رفتار وقتی خودم رو جای اون شخص گذاشتم برام خیلی واضح شد.
یه چیز خیلی مهم اینه که نباید فکر کنیم طرف مقابل ذهن خوانه. من خودم گذشته این اشتباه رو می کردم و فکر می کردم عشقم باید بدون حرف زدن متوجه نیازهام بشه. ولی واقعیت اینه که هیچکس ذهن خوان نیست و باید یاد بگیریم واضح حرف بزنیم.
استفاده زیاد از موبایل هم یه قاتل خاموشه برای توجه. یادمه یه قرار عاشقانه داشتم که طرف مقابل مدام با موبایلش کار می کرد. اون موقع عصبانی شدم، ولی بعدها خودم هم توی یه قرار دیگه دقیقا همون اشتباه رو انجام دادم 😅 حالا همیشه سعی می کنم موبایلو کنار بذارم.
یه چیز دیگه که فهمیدم اینه که نباید رابطه مون رو با دیگران مقایسه کنیم. هر رابطه ای منحصر به فرده و استاندارد خاص خودش رو داره. اون تصاویر بی نقصی که تو شبکه های اجتماعی می بینیم، بیشترشون نمایشه نه واقعیت. بهترین کار اینه روی رابطه خودمون تمرکز کنیم.