چرا فردی که به شما علاقه دارد، ممکن است از ابراز احساسات خود بترسد؟
وقتی متوجه میشوید کسی به شما علاقه دارد اما اقدامی نمیکند، ممکن است گیج و ناامید شوید. دلایل متعددی وجود دارد که چرا فردی که به شما علاقه دارد، از ابراز احساسات خود هراس دارد. در اینجا 14 دلیل احتمالی را بررسی میکنیم: این ترسها اغلب عمیقاً ریشه دواندهاند و به تجربیات گذشته، ناامنیهای شخصی یا باورهای فرهنگی مربوط میشوند.
- ✅
ترس از طرد شدن:
این شاید رایجترین دلیل باشد. هیچکس دوست ندارد طرد شود، و این ترس میتواند مخصوصا قوی باشد وقتی صحبت از احساسات عاطفی به میان میآید. - ✅
ترس از آسیبپذیری:
ابراز احساسات به معنای آسیبپذیر شدن است. این بدان معناست که شما به طرف مقابل اجازه میدهید شما را ببیند، و این میتواند ترسناک باشد. - ✅
کمبود اعتماد به نفس:
فرد ممکن است به اندازه کافی به خود ایمان نداشته باشد که فکر کند لایق عشق و توجه شماست. - ✅
تجربههای بد گذشته:
تجربههای تلخ قبلی در روابط، مثل طرد شدن یا خیانت، میتواند باعث شود فرد در ابراز احساسات در روابط جدید محتاطتر عمل کند. - ✅
فشار اجتماعی یا خانوادگی:
شاید خانواده یا دوستان او با رابطهی شما موافق نباشند و این موضوع او را مردد کند. - ✅
ترس از تغییر:
ابراز احساسات و شروع یک رابطه میتواند زندگی را تغییر دهد و برخی افراد از تغییر میترسند. - ✅
مشکلات عاطفی حلنشده:
وجود مسائل و مشکلات عاطفی پنهان میتواند مانع ابراز احساسات شود. - ✅
نگرانی در مورد تاثیر بر دوستی:
اگر شما و فرد مورد نظر دوست هستید، او ممکن است نگران باشد که ابراز احساسات، دوستی شما را خراب کند. - ✅
ناآگاهی از احساسات شما:
شاید او فکر میکند شما علاقهای به او ندارید و نمیخواهد با ابراز احساسات، خود را در موقعیت ناخوشایندی قرار دهد. - ✅
نگرانی در مورد سوءتفاهم:
ممکن است فرد نگران باشد که احساساتش به درستی درک نشود یا شما برداشت اشتباهی از حرفهای او داشته باشید. - ✅
فشار زیاد برای موفقیت:
اگر فرد در زندگی خود تحت فشار زیادی برای موفقیت باشد، ممکن است فکر کند که وقت یا انرژی لازم برای یک رابطه را ندارد.

- ✅
نداشتن مهارتهای ارتباطی:
برخی افراد به سادگی نمیدانند چگونه احساسات خود را به طور موثر ابراز کنند.
ترس از طرد شدن
یکی از مهمترین دلایل پنهان کردن احساسات، ترس از طرد شدن است.فرد میترسد که با اعتراف به علاقه خود، با پاسخ منفی از طرف شما مواجه شود و این موضوع برایش بسیار دردناک باشد.این ترس مخصوصا زمانی قویتر میشود که فرد در گذشته تجربههای مشابهی داشته باشد و از شکست عاطفی دوباره واهمه داشته باشد.حتی اگر نشانههایی از علاقه را در شما ببیند، باز هم ممکن است به دلیل این ترس از ابراز مستقیم آن خودداری کند.اعتماد به نفس پایین نیز این ترس را تشدید میکند، زیرا فرد با خود فکر میکند که شایستگی عشق و علاقه شما را ندارد.
طرد شدن میتواند به عزت نفس فرد آسیب برساند و او را از تلاش مجدد برای برقراری ارتباط عاطفی منصرف کند.
به همین دلیل، بسیاری از افراد ترجیح میدهند احساسات خود را پنهان کنند تا از آسیب احتمالی جلوگیری کنند.این یک مکانیسم دفاعی است که به آنها کمک میکند تا از خود در برابر درد و رنج محافظت کنند.
ترس از خراب شدن دوستی
گاهی اوقات فرد میترسد که ابراز علاقه، رابطه دوستانه فعلی را خراب کند.آنها ممکن است فکر کنند که اعتراف به احساساتشان باعث ایجاد معذبیت و دوری شما از آنها شود.مخصوصا اگر رابطه دوستانه برای هر دو طرف ارزشمند باشد، این ترس میتواند بسیار قوی باشد.فرد نمیخواهد ریسک از دست دادن یک دوست خوب را به خاطر ابراز علاقه بپذیرد.آنها ممکن است نگران باشند که بعد از اعتراف، دیگر نتوانند مثل قبل با شما تعامل داشته باشند و رابطه صمیمانه فعلی از بین برود.این ترس بیشتر در بین افرادی دیده میشود که روابط دوستانه محکمی دارند و نمیخواهند آن را به خطر بیندازند.
در این حالت، پنهان کردن احساسات به عنوان یک راه حل برای حفظ رابطه موجود در نظر گرفته میشود.
فرد ترجیح میدهد با حسرت عشق پنهان، دوستی خود را حفظ کند تا اینکه با ابراز علاقه، آن را به خطر بیندازد.
عدم اطمینان از احساسات شما
اگر فرد مطمئن نباشد که شما هم به او علاقه دارید، ممکن است از ابراز احساساتش خودداری کند.آنها نیاز به نشانههای قویتری دارند که نشان دهد علاقه متقابل وجود دارد.این عدم اطمینان میتواند ناشی از عدم صراحت شما در نشان دادن علاقهتان باشد.شاید شما به طور غیرمستقیم نشانههایی از علاقه نشان دادهاید، اما فرد به اندازه کافی متوجه نشده است.افراد معمولاً تمایل دارند تا قبل از ابراز احساسات خود، مطمئن شوند که احتمال موفقیت وجود دارد.این یک نوع محافظت از خود در برابر ناامیدی است.آنها ممکن است به دنبال سرنخهای کوچک و نشانههای ظاهری باشند تا بتوانند ارزیابی دقیقی از احساسات شما داشته باشند.
اگر شما هم به فرد علاقه دارید، سعی کنید با رفتارهای خود نشانههای قویتری از علاقه نشان دهید تا او را تشویق به ابراز احساساتش کنید.
گاهی اوقات یک لبخند صمیمانه یا یک تعریف کوچک میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
ترس از تعهد
برخی افراد از تعهد میترسند و به همین دلیل از ابراز علاقه خودداری میکنند.آنها ممکن است آمادگی ورود به یک رابطه جدی را نداشته باشند.این ترس میتواند ناشی از تجربههای گذشته باشد، مانند روابط ناموفق یا تعهدات سنگینی که در گذشته داشتهاند.آنها ممکن است نگران باشند که با ورود به یک رابطه، آزادی خود را از دست بدهند و مجبور به رعایت قوانینی شوند که برایشان ناخوشایند است.ترس از مسئولیتهای یک رابطه نیز میتواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد.فرد ممکن است نگران باشد که نتواند به درستی از پس مسئولیتهای یک رابطه برآید.
این ترس بیشتر در بین افرادی دیده میشود که استقلال زیادی برای خود قائل هستند و نمیخواهند آن را به راحتی از دست بدهند.
در این حالت، پنهان کردن احساسات به عنوان یک راه حل برای جلوگیری از ورود به یک رابطه جدی در نظر گرفته میشود.
فشارهای اجتماعی و خانوادگی
فشارهای اجتماعی و خانوادگی نیز میتوانند باعث شوند که فرد از ابراز احساسات خود بترسد.ممکن است خانواده یا جامعه دیدگاههای خاصی در مورد روابط داشته باشند که با احساسات فرد در تضاد باشد.این فشارها میتوانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اعمال شوند.مثلا خانواده ممکن است اصرار داشته باشند که فرد با شخص خاصی ازدواج کند و او را از انتخاب آزادانه شریک زندگی خود منع کنند.در برخی جوامع، ابراز علاقه قبل از ازدواج امری ناپسند تلقی میشود و فرد از ترس قضاوت دیگران، از ابراز احساسات خود خودداری میکند.حتی اگر خانواده به ظاهر مدرن باشند، باز هم ممکن است انتظاراتی داشته باشند که با خواستههای فرد همخوانی نداشته باشد.
این فشارها میتوانند فرد را در یک دوراهی قرار دهند: ابراز احساسات و مخالفت با خانواده یا پنهان کردن احساسات و رضایت خانواده.
به همین دلیل، بسیاری از افراد ترجیح میدهند احساسات خود را پنهان کنند تا از ایجاد تنش و درگیری با خانواده جلوگیری کنند.
خجالت و کمرویی
کمرویی و خجالت نیز از جمله دلایل رایج پنهان کردن احساسات هستند. فرد خجالتی ممکن است به دلیل ترس از قضاوت شدن یا تمسخر، نتواند به راحتی احساسات خود را ابراز کند. آنها معمولاً در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند و از قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی که نیاز به ابراز احساسات دارد، اجتناب میکنند. این افراد ممکن است به دلیل اعتماد به نفس پایین، خود را شایسته عشق و علاقه ندانند و به همین دلیل از ابراز احساسات خود خودداری کنند. آنها ممکن است نگران باشند که با ابراز علاقه، خود را در معرض آسیب و تحقیر قرار دهند. کمرویی میتواند مانع از برقراری ارتباط چشمی، صحبت کردن با صراحت و نشان دادن زبان بدن مثبت شود. به همین دلیل، شناختن و درک کردن افراد کمرو بسیار مهم است تا بتوان به آنها کمک کرد تا بر ترسهای خود غلبه کنند.
نگرانی در مورد تصویر خود
افراد ممکن است نگران باشند که ابراز علاقه، تصویر آنها را در نظر شما یا دیگران خدشهدار کند.آنها میخواهند جذاب، قوی و مستقل به نظر برسند و فکر میکنند که ابراز علاقه نشانه ضعف است.این نگرانی مخصوصا در بین مردان شایع است، زیرا در بسیاری از جوامع مردان تشویق میشوند تا احساسات خود را پنهان کنند و قوی و بیاحساس به نظر برسند.آنها ممکن است فکر کنند که ابراز علاقه، آنها را آسیبپذیر نشان میدهد و باعث میشود که شما آنها را جدی نگیرید.این افراد معمولاً سعی میکنند با رفتارهای خود کنترل و تسلط خود را بر شرایط نشان دهند و از هرگونه رفتاری که نشانه ضعف باشد، اجتناب میکنند.
نگرانی در مورد تصویر خود میتواند مانع از برقراری ارتباط با صداقت و صمیمی شود.
به همین دلیل، باید به یاد داشته باشیم که ابراز احساسات نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه شجاعت و صداقت است.
عدم اطمینان از آینده
اگر فرد نسبت به آینده رابطه خود مطمئن نباشد، ممکن است از ابراز علاقه خودداری کند.آنها ممکن است نگران باشند که رابطه به جایی نرسد و فقط باعث ایجاد درد و رنج شود.این عدم اطمینان میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، مانند تفاوتهای فرهنگی، مذهبی یا اجتماعی.آنها ممکن است نگران باشند که این تفاوتها در طول زمان باعث ایجاد مشکلات جدی شود و رابطه را غیرممکن کند.در ضمن، عدم اطمینان از تعهد شما نیز میتواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد.اگر فرد مطمئن نباشد که شما هم به دنبال یک رابطه جدی هستید، ممکن است از ابراز علاقه خود خودداری کند.
در این حالت، پنهان کردن احساسات به عنوان یک راه حل برای جلوگیری از سرمایهگذاری عاطفی در یک رابطه نامطمئن در نظر گرفته میشود.
فرد ترجیح میدهد با حسرت عشق پنهان، از آسیب احتمالی جلوگیری کند تا اینکه با ابراز علاقه، خود را در معرض درد و رنج قرار دهد.
تجربههای تلخ گذشته
تجربههای تلخ گذشته در روابط عاطفی میتوانند اثرات عمیقی بر روی رفتار فرد در روابط بعدی داشته باشند.کسانی که در گذشته طرد شدهاند، خیانت دیدهاند یا مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفتهاند، ممکن است ترس شدیدی از تکرار آن تجربهها داشته باشند.این ترس میتواند باعث شود که آنها از ابراز احساسات خود خودداری کنند، از نزدیک شدن به افراد جدید واهمه داشته باشند و دیوارهای دفاعی محکمی دور خود بسازند تا از آسیب دیدن مجدد جلوگیری کنند.اعتماد کردن به دیگران برای این افراد دشوار است و ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد تا بتوانند به کسی اعتماد کنند و اجازه دهند وارد زندگیشان شود.
آنها ممکن است نشانههایی از علاقه نشان دهند، اما از ابراز مستقیم احساسات خود خودداری کنند.به همین دلیل، درک و همدلی با این افراد بسیار مهم است.آنها نیاز به زمان و فضایی امن دارند تا بتوانند بر ترسهای خود غلبه کنند و دوباره به عشق و رابطه اعتماد کنند.
حتی اگر احساسات شما متقابل باشد، باید صبور باشید و به آنها فرصت دهید تا به تدریج اعتماد کنند و احساسات خود را ابراز کنند.
فشار آوردن یا عجله کردن در این فرآیند میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و باعث شود که آنها بیشتر عقبنشینی کنند.
عدم آمادگی عاطفی
گاهی اوقات فرد به سادگی از نظر عاطفی آمادگی ورود به یک رابطه را ندارد.آنها ممکن است در حال گذراندن یک دوره سخت در زندگی خود باشند، مانند از دست دادن عزیزان، مشکلات مالی یا بحران هویت.در این شرایط، تمرکز آنها بر روی حل مشکلات شخصی خود است و انرژی کافی برای سرمایهگذاری در یک رابطه جدید را ندارند.آنها ممکن است متوجه علاقه شما بشوند و حتی احساسات متقابلی نیز داشته باشند، اما به دلیل عدم آمادگی عاطفی، از ابراز آنها خودداری میکنند.در این حالت، بهترین کار این است که به آنها فضا و زمان کافی بدهید تا بتوانند بر مشکلات خود غلبه کنند و از نظر عاطفی به ثبات برسند.
سعی نکنید آنها را مجبور به ابراز احساسات خود کنید، زیرا این کار میتواند باعث ایجاد فشار و استرس بیشتر شود.
به جای آن، سعی کنید یک دوست خوب باشید و در کنار آنها باشید تا در زمان مناسب، بتوانند با شما ارتباط برقرار کنند.
دیدگاه متفاوت نسبت به عشق
دیدگاه افراد نسبت به عشق و رابطه میتواند متفاوت باشد.برخی از افراد عشق را به عنوان یک احساس شدید و ناگهانی میبینند، در حالی که برخی دیگر آن را به عنوان یک رابطه عمیق و تدریجی میدانند که با گذشت زمان شکل میگیرد.اگر فرد دیدگاه متفاوتی نسبت به عشق داشته باشد، ممکن است از ابراز احساسات خود خودداری کند، زیرا فکر میکند هنوز برای بیان این احساسات زود است.آنها ممکن است بخواهند ابتدا شما را بهتر بشناسند و مطمئن شوند که با شما سازگار هستند، قبل از اینکه به طور کامل احساسات خود را ابراز کنند.
این افراد معمولاً به دنبال یک رابطه پایدار و بلندمدت هستند و نمیخواهند عجولانه تصمیم بگیرند.
اگر شما هم به دنبال یک رابطه جدی هستید، این میتواند یک نشانه خوب باشد که فرد به طور جدی به رابطه شما فکر میکند.به آنها زمان بدهید تا با شما آشنا شوند و به تدریج احساسات خود را ابراز کنند.
مشکلات ارتباطی
برخی افراد به طور کلی در برقراری ارتباط و ابراز احساسات مشکل دارند. این مشکل میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، مانند کمبود مهارتهای ارتباطی، تجربههای کودکی نامطلوب یا مشکلات روانی. این افراد ممکن است نتوانند به راحتی احساسات خود را شناسایی کنند و یا نتوانند آنها را به طور موثر بیان کنند. آنها ممکن است از بیان احساسات خود بترسند، زیرا نگران هستند که سوء تفاهم ایجاد شود یا باعث ناراحتی دیگران شوند. اگر فکر میکنید فرد مورد علاقه شما با مشکلات ارتباطی دست و پنجه نرم میکند، سعی کنید صبور و درککننده باشید. به آنها کمک کنید تا احساسات خود را بیان کنند و به آنها اطمینان دهید که از آنها حمایت میکنید. تشویق آنها به شرکت در جلسات مشاوره نیز میتواند مفید باشد.
عدم آگاهی از احساسات خود
شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما گاهی اوقات فرد واقعاً از احساسات خود آگاه نیست. ممکن است او جذب شما شده باشد، از گذراندن وقت با شما لذت ببرد و حتی ناخودآگاه نشانههایی از علاقه نشان دهد، اما هنوز متوجه نشده باشد که این احساسات فراتر از دوستی هستند. این عدم آگاهی میتواند ناشی از کمبود تجربه در روابط عاطفی، عدم توجه به احساسات درونی یا سرکوب احساسات باشد. فرد ممکن است به اشتباه فکر کند که این احساسات صرفاً یک تحسین ساده یا یک وابستگی دوستانه هستند و متوجه عمق و شدت آنها نشود. در این حالت، شما میتوانید با نشان دادن علاقه خود و ایجاد فضایی امن و صمیمی، به او کمک کنید تا احساسات خود را بهتر بشناسد و درک کند. با این حال، باید به حریم شخصی او احترام بگذارید و از تحت فشار قرار دادن او برای ابراز احساساتش خودداری کنید.







من چند وقتی بود با یه نفر تو ارتباط بودم که حس میکردم بهم علاقه داره اما هیچ وقت چیزی رو صریح نمیگفت. یه روز تصمیم گرفتم شفاف بپرسم و جوابش این بود: “میترسم یه چیزی بگم که بعدا پشیمون بشم” 😅 بعضیا واقعا از این که احساساتشون رو بروز بدن وحشت دارن، انگار دارن یه ریسک بزرگ میکنن. شاید همون ترس از دست دادن آزادی یا ترس از آسیب دیدن دوباره باشه.
یه نکته جالب اینه که گاهی آدما فکر میکنن اگه احساسشون رو بیان کنن، طرف مقابل خودشو بالاتر میبینه! یادمه یه دوست تعریف میکرد چطور یه پسر بهش علاقه داشت ولی همیشه میگفت “تو خیلی خوبی، من لایقت نیستم” 😶 اینجور آدمها واقعا باور ندارن که میتونن دوستداشتنی باشن…
حقیقتش بعضی وقتها هم آدمها انقدر درگیر فکرهای منفی میشن که اصلا متوجه نمیشن طرف مقابل چقدر بهشون اهمیت میده. یکم صبر و گذشت میخواد تا بتونن از پوسته امنشون بیرون بیان…
گاهی بعضی آدم ها آنقدر درگیر فکر کردن به عواقب بیان احساساتشان می شوند که اصلا فرصت ابرازش را پیدا نمی کنند. من دوستی داشتم که ماه ها عاشق یکی از همکلاسی هایمان بود اما همیشه می گفت اگر حرفی بزند همه چیز خراب می شود. بعدها فهمیدیم او در کودکی شاهد طلاق والدینش بوده و درونش این باور شکل گرفته که هر رابطه ای بالاخره به دردسر می خورد. جالب اینجاست که آن همکلاسی هم به او علاقه داشت ولی هیچکدام تا آخر دانشگاه حرفی نزدند. بعضی وقت ها آدم ها آنقدر درگیر محافظت از خودشان می شوند که فرصت های زیبا را از دست می دهند. ترس هایی که ریشه در گذشته دارند می توانند مسیر حال را کاملا تغییر دهند.
یکی دو سال پیش یه دختری بود که همیشه تو دانشگاه با یه نگاه خاص بهم نگاه می کرد ولی هیچی نمی گفت. بعدا فهمیدم از بچگی بهش گفته بودن “عشق یعنی ضعف” و این باور تو ذهنش ریشه دوبنده بود 🤷♂️
بعضیا واقعا می ترسن اگه احساسشون رو نشون بدن طرف فکر کنه دارن التماس می کنن. تو یه رابطه قبلیم طرف مقابل مدام می گفت “دوست ندارم زیادی رو باز کنم بعد طرف فکر کنه من گدای علاقه شم” 😐
یه نکته جالب دیگه اینه که آدمای ساکت بعضیا وقتا بیشتر از آدمای پرحرف درگیر حس هستن. تو مهمونی یه بار یه پسر رو دیدم که چهار ساعت فقط گوشه ای نشسته بود ولی بعد پیام داد که “یه دنیا حرف توی دلم مونده” 🥲
فشار فامیل هم خیلی می تونه آدم رو ببنده. یادمه یه پسر می گفت “مامانم دائم میگه اگه ابراز علاقه کنی اون دختر میره همه رو خبر میکنه” و این ترس تو ذهنش مانده بود…
خیلی از این متن استفاده کردم و حس خوبی داد. بعضی چیزها رو خودم تجربه کردم که توی مطلب بهش اشاره نشده بود. مثلا یکی از دلایل پنهون کردن احساسات میتونه ترس از به هم خوردن فضای راحت فعلی باشه. من یه بار اینطوری بودم که با یکی دوست صمیمی شده بودیم و اونقدر رابطه مون راحت بود که نمیخواستم با بیان احساساتم این فضا رو خراب کنم.
بعضیا هم بخاطر شکست های قبلی انقدر تو دفاع میرن که انگار دور خودشون دیوار کشیدن. اینم جالبه که اونقدر از آسیب دوباره میترسن که حتی حاضرن یه رابطه خوب رو هم از دست بدن فقط بخاطر ترسشون. یه مدت طول کشید تا یکی از دوستام باور کنه که من واقعا براش ارزش قائلم و نمیخوام بهش آسیب بزنم.
فشار خانواده خیلی میتونه موثر باشه. من یه دوستی داشتم که واقعا بهم علاقه داشت ولی بخاطر انتظارات خانواده اش هیچوقت نتونست احساسش رو بیان کنه. بعدها فهمیدم که خانواده براش برنامه ریزی خاصی داشتن و باعث شدن یه فرصت عالی رو از دست بده.
ترس از مسخره شدن هم هست. بعضیا فکر میکنن اگه احساسشون رو بیان کنن طرف مقابل ممکنه مسخره شون کنه یا جدیشون نگیره. این حالت مخصوصا تو جوونای کم رو خیلی دیده میشه که اعتماد به نفس بیان احساسات رو ندارن و همیشه منتظر یه حرکت از طرف مقابل میمونن.
یه چیزی که خیلی کمک میکنه اینه که بدون قضاوت گوش بدی. من همیشه سعی میکنم فضایی رو ایجاد کنم که طرف مقابل راحت باشه و بدون ترس از قضاوت حرف بزنه. اینطوری خیلی راحت تر میتونن احساساتشون رو بیان کنن و اون دیوارهای دفاعی کمکم میریزه.